کرم اهل بیت
گاهی نوشتن سخت است و برای از تو نوشتن سختتر.
نوشتن با کلمات خیس سخت است؛ کلماتی که تکان گریه، لبریزشان کرده است، کلماتی که تاب زندگی کردن بعد از تو را ندارند. با این همه کلمه، نمیتوان تو را نوشت. نمیتوانم از سیره پیامبروار تو بنویسم.
نام تو که میآید، قلمها بغض میکنند و گلوی کلمات کبود میشود. نام تو را تنها با غربتی سرخ میتوان بر این صفحه های سفید نوشت.
مرا به تنهایی تو راه نیست. باید از جنس زخمهای تو بود تا به هوای بارانی تو راه یافت. تنهاییات را در پیراهنت حبس میکنی و لبخندت را همپای امامت، فراگیر.
زخم میخوری و مهربانی تعارف میکنی. کاش همه چشمهای جهان یاریام میکردند تا شاید بتوانم ثانیهای از تنهاییات را به صلحنامهای که امضا کردی، بگریم.
«بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران»
کریم اهلبیت! دست سخاوتت، زبانزد است. چه شبها که انبان به دوش، چراغ خانه یتیمان را روشن میکردی.
آفتاب نیمه شبها! آنقدر سخاوت داشتی که چنین فرمودی: «آنچه را که از امور دنیا طلب کردی و به دست نیاوردی، چنان انگار که به آن هرگز فکر نکردهای».
کدام کلمه میتواند این همه دل بریدن از دنیا را وصف کند؟! مگر غیر از تو کسی میتواند چنین از دنیا دل ببرد؟! دل میکنی از دنیا؛ همانگونه که از سربازان بیوفایت...
زهر از دست نزدیکترین همسایه حرفهایت
بغض تنهایی و غربتی که دارد دامنگیر دنیا میشود، گریبانت را میفشارد. پیراهن دلتنگیات را بر غربت دنیا میپوشانی. نزدیکترین همسایه حرفهایت، کاسهای زهر تعارف میکند. پیراهن سفیدت، باغچه گل سرخ میشود، لختههای جگر خونت گل میکنند تا تو پرواز را آغاز کنی.
پرنده تنهای امامت! کلمات، کبودی گلوی گرامیات میشوند تا غربت تو را بسرایند.
به همین مناسبت موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، فرا رسیدن سالروز رحلت جان گداز رسول اکرم (ص) و شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی (ع) را به تمامی مسلمانان جهان تسلیت عرض می نماید.
نظرات شما عزیزان:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 103
بازدید ماه : 304
بازدید کل : 70656
تعداد مطالب : 790
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1